04/10/1403  
 
۱۳۹۰/۰۷/۳۰ ۱۱:۵۳
طبقه بندی: اخبار رسانه ها
چچ
چگونه مرد خاموش نرم‌افزاری‌ها چهره اول دو انتخابات شد

بندبازی روی خط باریک قرمز

چگونه مرد خاموش نرم‌افزاری‌ها چهره اول دو انتخابات شد

انتخابات سازمان نظام صنفی رایانه‌ای استان تهران با تمامی جنجال‌ها و جنگ قدرتی که این روزها در پس پرده‌اش ادامه دارد احتمالا آخرین و دشوارترین آزمون رییسی است که سعی کرده در سخت‌ترین دوران حیات صنفی‌اش بر مدار تعادل حرکت کند؛ حتی اگر در حفظ این تعادل راه افراط پیموده باشد.

در دوهفته‌ای که از انتخابات هیات مدیره دور سوم گذشته ‌است در سکوت خبری محض هر دو قطب انتخابات، جریانی پرتنش از شنیده‌ها درباره بازشماری آرا گرفته تا استعلام رسمی از صاحبان آرای وکالتی ادامه دارد که تا کنون به هیچگونه خروجی رسمی چه در قالب بیانیه یا حتی اخبار نیمه رسمی و اظهار نظر منجر نشده است. همین سیاست موفق درهای بسته که بی‌تردید حاصل اصرار شخص اول سازمان، پرویز رحمتی‌ است نشان از بازنمایی جدید قدرت معنوی و سازمانی مردی دارد که به اعتقاد بسیاری در یک فرصت سه سال توانست از نقش جانشین میانه‌روی رییسی کاریزماتیک تا جایگاه مردی مقتدر و سازمانی پرواز کند؛ تحولی که هرچند بسیار دیر ولی در عین حال بسیار چشمگیر بود.

سال اول برای مرد دوم

به رسمیت شناختن سابقه صنفی رحمتی با ریاستش بر سازمان نظام صنفی کم‌لطفی در حق مردی است که باید در پایان مهلت قانونی رسیدگی به آرا نتیجه حساس نهایی آن را پس از کشمکش‌های فراوان اعلام کند. او پیش از این در انجمن شرکت‌های انفورماتیک و هیات مدیره اول سازمان هم حضوری فعال داشت ولی همواره در سایه مدیرانی، ‌اتفاقا نرم‌افزاری، حیات صنفی خود را ادامه داد تا به‌عنوان مدیرعامل شرکت رایورز پس از بیش از دو دهه فعالیت همچنان تحت شعاع غول‌هایی تجاری یا صنفی باشد.

در انجمن شرکت‌های انفورماتیک حتی اگر مدیرانی افسانه‌ای مانند قطبی را هم در نظر نگیریم باز هم رحمتی مانند قاطبه نرم‌افزاری‌ها در قیاس با درخشش محمود نظاری، ‌موسس و رییس هیات مدیره همکاران سیستم، چه در حضور و چه در غیابش جلایی نداشت. هرچند رایورز نیز بی‌شک یکی از ده شرکت موفق نرم‌افزاری کشور است ولی ساختار فکری، تجاری و کاریزمای منحصر به فرد نظاری همواره حتی سرسخت‌ترین منتقدان و رقبایش را هم به اغما برده است. همکاران سیستم جهش‌هایش به سمت تبدیل شده به قطب نرم‌افزاری کشور را ادامه می‌داد و سخنرانی‌های آتشین نظاری با تشخص و البته تبختر خاص خودش هنوز در گوش حاضران انجمن شرکت‌های انفورماتیک زنگ می‌زد. تاریخ ورق خورد و هیات مدیره اول سازمان با پیروزی مطلق فهرست نزدیک به امیرحسین سعیدی نائینی تشکیل شد. این بار در سازمان جمع بسته‌تری از قدرت حاکم بود که در آن نظاری راهی نداشت ولی سعیدی خود به‌عنوان پایه‌گذار گام الکترونیک که یک شرکت موفق ارایه‌دهنده راه‌حل‌های نرم‌افزاری بود بازهم جلوتر از رحمتی قرار گرفت. کاراکتر منحصر به فرد سعیدی در ایفای هم‌زمان نقش یک رییس اقتدارگرا، کاسبی مذهبی و تکنوکراتی فناوری دوست از وی چنان شمایل بی‌نظیری ساخته است که نه تنها رحمتی بلکه تقریبا قاطبه رقبای صنفی‌اش در برابر وی رنگ می‌بازند ولی حتی در همان هیات مدیره هم یوسفیان از شرکت حساب و اندیشه رییس کمیسیون نرم‌افزار بود و در قیاس با اعضای کلیدی هیات مدیره مانند علیپور، سعادت و رحمتی در حاشیه قرار داشت. اما شاید از آنجاکه زمان همواره به نفع صبوران حرکت کرده است در هیات مدیره دوم حتی همان جمع بسته قدرت هم کوچک‌تر از قبل شده بود و دیگر حتی همان حامیان سرشناس سازمان، ‌از جمله رییس و نائب رییس پرنفوذش، در گردونه انتخابات حاضر نبودند. از یک سو دلسردی حامیان دوره اول را فرا گرفته بود و از سوی دیگر منتقدان سخت افزاری سازمان طلایه‌داران خودشان را به انتخابات فرستاده بودند. این بار قرعه قدرت به نام رحمتی افتاد. ورود رحمتی به سازمان هرچند بی‌دردسر ولی هم‌زمان با چالش‌های فراوان بود؛ هر دو لیست پیروز در انتخابات وی را به‌عنوان یک چهره معتدل در صدر انتخاب‌های خود قرار داده بودند ولی آشکارا نام رحمتی تحت شعاع سعیدی خوانده می‌شد، رییس جمهور بیش از شش ماه در امضای حکم ریاست وی تاخیر کرد و جنبش شهرستانی‌ها هم در خلا مشت آهنین پیشین در شورای مرکزی سازمان قوام یافت،‌ تیم همراهان نزدیک رحمتی هم با ناپدیدشدن خوانساری از عرصه صنفی به سرعت از هم پاشید. در اولین قدم تردیدهایی جدی درباره تسلط رحمتی بر سازمانی که بسیار سریع به وی وانهاده شده بود وجود داشت، رییس جدید تمامی بازمانده اختلافات و کینه‌های هیات مدیره پیشین در کنار انتظارات جدید را به ارث برده بود ولی هیچکدام از مزیت‌های شخصی و جمعی روسای پیشین را نداشت؛ کلام مقتدر سعیدی را نداشت، دیگر مهره کارکشته‌ای مانند سهیل مظلوم در کنارش فعالیت نمی‌کرد، سازمان جنجال‌ها هیات مدیره پیشین را دوست داشتند و سازمان هم با گذراندن دوران تولدش در انتظار ثمردهی بود. همه برآوردها حکایت از تن‌دادن رحمتی به ریاست سایه داشت.

سال دوم برای مرد اول

تنها خللی که در تمامی تخمین‌های صورت گرفته درباره رحمتی وارد بود شخصیت این مدیر اعتدال‌گر بود که با سپری شدن سال نخست مزیت‌های غیرقابل انکار خود را به تدریج بروز داد. او ادبیات جدیدی را به گفتمان صنفی بازار فناوری اطلاعات کشور آورد که بی‌شک سطح آن را به نحو قابل ملاحظه‌ای افزایش داد؛ ‌شعارش درباره تعامل هم‌افزا با دولت دستاویز را از بدنه دولت برای ستیز از سازمان ربود و شرافت و صداقت وی در مواجهه با همکارانش و رسانه‌ها به سرعت جایگاهش را رشد داد.

طعم قدرت هیچگاه رحمتی را سرمست نکرده است ولی تردیدی نیست که شناخت وی از ظرفیت‌های فردی و سازمانی‌اش آن هم در میان‌سالی به سرعت در این سال ها افزایش یافته است. الکامپ شانزدهم بالاخره هرچند موقتی به دامان صنف برگشته بود و اتاق بازرگانی و پیروزی محمد حسین برخوردار، ‌اولین مدیر شاخص سخت‌افزاری، در آن می‌توانست زنگ سازش با سخت‌افزاری‌ها را به صدا درآورد ولی دو تحول یکی در سطح ملی و دیگر شخصی سخت‌ترین ضربه را به کارنامه رو به بهبود رحمتی وارد کرد.

تحول اول در ابتدای سال 88 و پس از انتخابات ریاست جمهوری اتفاق افتاد که فضای نگرش حاکمیت به مقوله فناوری اطلاعات را به نحو غیرقابل اجتنابی امنیتی و در مجموع فضای مانور سازمان‌ها مردم‌نهاد را تهدید کرد. در ماه‌های آتی و سر ماجرای شرکت‌های VoIP و سرویس‌دهنده‌های اینترنتی مشخص شد رحمتی راهی بسیار دشوار طی  سال آخر ریاستش بر عهده دارد و در نهایت گرفته شدن الکامپ از سازمان و واگذاری آن به یک شرکت خصوصی میخ آخر را بر تعامل هم‌افزاری مرد میانه رو زد. اما در خلال تحول دوم که  شخصی هم بود رحمتی هر روز در سازمان بیشتر از میانه‌روی فاصله گرفت. رقبای قدرت‌طلب اصفهانی را عقب راند با انتخاب حقگو به عنوان دبیر تهران در عین مخالفت عمومی پای دبیر مورد اعتمادش ایستاد و پس از برکناری رئیس کمیسیون سخت‌افزار حتی از پس زدن تنها نیمه سخت‌افزاری بازمانده در ترکیب قدرت یعنی باقر بحری هم ابایی نداشت. شخصا پرچم سازمان را به دست گرفت و حتی در میانه اضطرار هم هیچگاه آن‌را به منتقدان سازمان نداد. مراقبت وسواس گونه رحمتی از حفظ اصول اولیه سازمان و تقسیم‌نکردن قدرت با کسانیکه آنها را هیچگاه خودی نشناخت پس از گذشت دو سال نخست هیات مدیره اول باعث شد سازمان سال 90 را با یک دسته بندی جدی در صفوف صنفی آغاز کند.

سال سوم برای نبرد سوم

رحمتی هیچگاه یک شمایل رسانه‌ای نبوده که این ویژگی وی بیش از آن که متاثر از ترجیحات صنفی یا حرفه‌ایش باشد ناشی از سلایق و ویژگی‌های فردی وی است. گواه آن که شرکت کهنه‌کار وی هنوز هم پس از چندین سال فعالیت در طراز نخست بازار نرم‌افزار همچنان دارای ضرب آهنگ رسانه‌ای یا بازاریابی نیست ولی در این سال‌ها هرچند به اجبار وی به مصاحبات و جلسات فراوانی تن داده است که حتی همین حضور رسانه‌ای حداقلی هم از آغاز سال 90 به حداقل رسید. جلسات مجامع در یک جو سرخوردگی عمومی از فعالیت‌های صنفی بسیار خلوت شده بود و منتقدان قدیمی و جدید هم ترجیح می‌دادند به سخن‌پراکنی در رسانه‌ها اکتفا کنند و حضور صنفی چندانی نداشتند ولی برای کسانیکه بیشتر با کشمکش‌های درون هیات مدیره آشنا بودند مشخص بود رحمتی رسالت نهایی خود را بر تحویل‌دادن سازمان بر نسل بعدی منتخبان قرار داده است تا مبادا خدشه‌ای بر پیکر نحیف نهادی 6 ‌ساله که نیمی از عمرش را در دامان وی گذارنده وارد شود. برای تحقق این امر رحمتی ناگزیر بود هرچند کوتاه مدت این تشکل صنفی را از دامان دایه‌گان نخستینش بگیرد.

هنوز چند ماه به انتخابات مانده بود که جنبش سخت‌افزاری‌ها حول همان شراکت عقیم‌مانده انتخابات پیشین بالید و بسیاری از همان هیات مدیره دوم هم درآن  شریک شدند. جوانان هیات مدیره از منش و سلوک رییس بیش از هرچیز ناراضی بودند و در این میان نارضایتی آنها به سرعت هم به مساله قدیمی پدرخواندگی رسید؛‌ رحمتی هم که بی تردید معتقد به حفظ ارزش‌های بنیان‌گزپذاران سازمان و ادای احترام به موسسان آن است در این میان متهم به سرسپردگی شد و در بحبوحه قدرت‌نمایی‌های انتخاباتی یک گروه با انتقاد از وی  و دیگری با دفاع از وی خود را متمایز می‌ساختند. رحمتی حتی در دوره‌ای که خود در انتخابات حاضر بود هم اینچنین دستمایه بازی‌های ‌آن قرار نگرفته بود.

تمرکز اصلی رحمتی در تمامی قضایا به جای دفاع از خود بر حفظ قداست کیان سازمان بود که تداوم آن‌را به‌عنوان تنها محور رقابت انتخاباتی میان رقبایی که روز به روز آتششان تندتر می‌شد مطرح کرد. این رویکرد بر سر مساله حضانت از آرا و در جریان روز انتخابات به اوج رسید که طی آن بارها رحمتی تلویحا از پیشنهاد 20 (لیست تشکیل شده توسط سخت‌افزاری‌ها) در خواست کرد در صورت شکست به نتایج آن احترام بگذارند که خیلی زود هم به بوته آزمایش گذارده شد.

از تمامی بزرگان پیشنهاد 20 تنها چهار نفر به لیست راه‌یافتند و محمد حسین برخوردار، سرلیست غیر رسمی سخت‌افزاری‌ها،‌ حتی نفر اول علی البدل هم نشد. طی این روزهایی که گذشته است رحمتی لحظه به لحظه و ساعت به ساعت محور رایزنی‌های معترضان و مدافعان انتخابات بوده که مراحل متعددی را طی کرده است (درصفحه 2 بخوانید) ولی در نهایت در پایان مهلت قانونی همان نتیجه‌ای که انتظار می‌رفت یعنی تایید انتخابات از تایید وی گذشته است. حتی نشنیده هم می‌توان استدلال کرد رییس سازمان فرصت دوهفته گذشته بیش از آنکه مصروف تایید انتخابات کرده باشد برای ایجاد همگرایی بین منتخبان خوشحال و منتقدان رادیکال کرده است و نتیجه واقعی این تلاش شبانه روزی را هفته جاری و در واکنش به نتایج رسمی انتخابات خواهیم دید.  هفته‌ای که در پیش دارید به صنف اثبات خواهد کرد آیا مدیر میانه‌روی سازمان توانسته است در آخرین ماموریت بزرگش هم جانب اعتدال را نگه دارد یا همچون برخی مثال‌های گذشته از فرط میانه‌روی به تندروی غلطیده است؛‌ راه رفتن روی خط قرمز باریک هیچگاه کار آسانی نیست و در زمان افول اصولگرایان میانه‌رو از همیشه دشوارتر.


منبع:
آدرس کوتاه شده: