02/10/1403  
 
۱۳۹۱/۰۴/۰۳ ۱۰:۵۴
طبقه بندی:
  • اخبار رسانه ها
  • صنفی
چچ
مگفا گسترش انفورماتیک را می‌بلعد

گسترش انفورماتیک ششمین مدیرعاملش را هم کنار گذاشت

مگفا گسترش انفورماتیک را می‌بلعد

برای بسیاری جرقه این بازگشت نه در مسکو ، که شافعی چند سالی سفیر ایران در آن شهر بوده است، بلکه در تهران و آخرین جلسه شورای تشخیص مصلحت نظام زده شده؛ جایی که محمود احمدی‌نژاد و رئیس مجمع در کنار یکدیگر نشستند.

بازگشت مدیری که تقریبا تمامی حیات حرفه‌ای خود را در مدیریت صنعتی کشور گذرانده است و هرگز از تولید جدا نبوده است برای بسیاری نویدبخش پایان عصری رخوت‌بار برای سازمان گسترش و نوسازی صنایع است ولی تا جایی که به بازوی فناوری این سازمان یعنی گسترش انفورماتیک بازمی‌گردد برای این نوشدارو کمی دیر شده است؛ به ویژه که تهدید این بار نه فقط رکودی طولانی که خطر سهم‌خواهی داخلی خود سازمان گسترش است.

 

صندلی داغ

لیلی لاریجانی مدیرعامل جوانی است که پس از چهار سال سخت سرانجام اسفندماه امسال صندلی داغ این شرکت را ترک کرد تا جای خود را به مدیری کاملا ناشناخته برای بازار فناوری و حتی خود بدنه گسترش انفورماتیک بدهد. کارنامه مدیریتی لاریجانی که هنوز دهه چهارم زندگی خود را به پایان نبرده است کاملا خاکستری است. او طی جنجالی رسانه‌ای که جرقه آن در همین هفته‌نامه زده شد، مدیریت خود را آغاز کرد و در حالی که مدیر پیش از وی حسین توکلی تنها چند ماه رنگ کرسی مدیریت را دیده بود ناگهان ارتقا پیدا کرد تا مدیریتش با یکی از سخت‌ترین اعصار حیات این شرکت همراه شود.

همان زمان عصر ارتباط این فرضیه را مطرح کرد که لاریجانی بر حسب آشنایی خانوادگی با وزیر وقت، علی‌اکبر محرابیان، به این مسند رسیده است و این بانوی مدیر هم هیچ وقت به این شنیده‌ها پاسخی نداد ولی در مقابل آنچه در چهار سال آتی بر وی گذشت اثبات کرد نمی‌توان ارزش‌های مدیریتی وی را به کل نادیده گرفت. توکلی در آستانه تودیعش از گسترش انفورماتیک از رفتن از این شرکت پرفراز و نشیب ابراز شادمانی کرده و میزان بدهی‌های آن را بالغ بر 12 میلیارد تومان تخمین زده بود که با احتساب سربار انسانی و حقوق قانونی آنها هزینه‌ای هنگفت می‌شد. لاریجانی در روبه‌رو شدن با این شرایط رویکردی کاملا انقباضی در پیش گرفت که هرچند به قیمت از دست رفتن باقیمانده محبوبیت وی میان کارمندان تمام شد ولی در نهایت پس از تعدیل نیرو و کوچک‌سازی شرکت نقش بسزایی در موازنه اوضاع مالی شرکت داشت.

آنچه برای لاریجانی و توکلی میراث باقی مانده بود حاصل دو دهه مدیریت ماجراجویانه در این بازوی فناوری سازمان گسترش به شمار می‌آید که مدیرانی چون رضا سمیع‌زاده و محسن میرابراهیمی قله‌های آن بودند.

این دو مدیر شناخته‌شده هر یک به شیوه‌ای با تکیه بر شم تجاری خود و ابزارهای فرادستی گسترش انفورماتیک نه‌تنها پروژه‌های متعددی را برای مجموعه به ارمغان آوردند بلکه در مواردی هم تبدیل به نقطه اتصال و حتی رقیب بخش خصوصی در حوزه سخت‌افزار و زنجیره تامین شدند که در کنار شکوفایی اقتصادی برای شرکت نارضایتی‌هایی را هم در بازار و صنف پدید آورد.

مجموعه اقدامات لاریجانی هرچند در داخل شرکت با استقبال مواجه نشد ولی مبتنی بر ادامه طرح‌های قبلی با حداقل هزینه و نیروی انسانی ممکن و حرکت به سمت طرح‌های بزرگ‌تر بود که معدودی مانند همکاری با نیروی انتظامی به نتیجه رسید ولی پروژه‌های بلندپروازانه‌تر مانند همکاری با سازمان بنادر و کشتیرانی و فاز چهاردهم پارس جنوبی به دلایل مبهمی که برخی آن را به گرایش‌های موجود در خود سازمان گسترش و نوسازی ربط می‌دهند ناکام ماند.

این اقدامات باعث شد که با ایفای نقش گسترش انفورماتیک به عنوان یک «پیمانکار عمومی» صنفی آشتی دوباره‌ای با همتای شبه‌دولتی خود کند و برای اولین‌بار نه‌تنها لاریجانی در انتخاباتی سخت به هیات مدیره نظام صنفی رایانه‌ای استان تهران راه یافت بلکه در انتخابات مرکز تحقیقات صنایع انفورماتیک هم انتخاب شد و در جمع هیات مدیره کنسرسیوم رو به رشد ایریانا هم قرار گرفت. ستاره صنفی وی خیلی دیر طلوع کرد و به سرعت هم توسط هیات مدیره جدید خاموش شد.

خود لاریجانی به روال معمولش در این باره سکوت اختیار کرده است ولی این سکوت وی را بی‌شک می‌توان به پیچیده‌تر شدن اوضاع با بازگشت شافعی به مدیریت سازمان گسترش هم نسبت داد.

 

داستان دو فرزند

برای کسانی که ساختار سازمان گسترش و نوسازی صنایع را می‌شناسند حکایت دو بازوی فناوری اطلاعات و ارتباطات آن بیگانه نیست. هرچند همواره از مگفا به عنوان برادر بزرگ‌تر یاد شده است و این شائبه با توجه به رونق اقتصادی و پروژه‌های بزرگ‌تر آن به ویژه در حوزه نرم‌افزار و ارتباطات به وجود آمده ولی واقعیت این است که  مرکز گسترش فناوری اطلاعات نزدیک به دو دهه جوان‌تر از گسترش انفورماتیک است.

گسترس انفورماتیک در سال 1369 و طی رویکردی از سوی سازمان گسترش و نوسازی تاسیس شد که بیشتر گرایش به فرهنگ‌سازی و ایجاد بازار فناوری اطلاعات در قدم‌های نخست داشت، مدیران اولیه گسترش انفورماتیک مانند شهیدی و بنی‌هاشمی نیز عموما رویکرد ارائه خدمات به درون ساختار وزارت صنایع یا دولت داشتند ولی این جریان در مگفا از همان ابتدا شکل جاه‌طلبانه‌تری به خود گرفت. مرکز گسترش فناوری اطلاعات در سال 1382 تاسیس شد و هرچند با تاسیس شرکت‌های اقماری در پروژه‌هایی مانند برج الکترونیک شیراز نقش حیاتی ایفا کرد ولی با حضور محمدرضا حائری یزدی طی 15 سال مدیریت وی ناگزیر سرمایه‌گذاری‌های کلان و گاهی ناموفق در حوزه نرم‌افزار هم انجام داد.

در زمان حائری یزدی رویکرد تجاری این شرکت پرهیز از ورود به حوزه‌هایی بود که با همتای کوچک‌تر ولی قدیمی‌ترش درگیری داشت؛ نتیجه اینکه مگفا علاقه‌ای به تامین سخت‌افزار و ارائه راه‌حل‌های شبکه نشان نمی‌داد و مدیران چندی که به ریاست گسترش انفورماتیک رسیدند خطری از سوی تشکیلات بالادستی احساس نمی‌کردند ولی این زنجیره مدیریتی با آمدن مدیر جوانی از حلقه خودروسازان سازمان گسترش شکسته شده و این روال هم برای همیشه تغییر کرد.

خودروسازان همواره مهم‌ترین دایره قدرت در ساخت قدرت سازمان گسترش بوده‌اند و قرار گرفتن نام‌هایی از ایران‌خودرو و سایپا و پارس‌خودرو گرفته تا مگاموتور و زامیاد توضیح می‌دهد چرا این گروه شریان حیاتی سازمان و حتی اقتصاد کشور را در دست دارند. طی دولت مهرورزی بدنه و ساختار مدیریتی این نهادها به دست جوانانی فتح شد که مردادماه سال گذشته یکی از آنها بر جای حائری نشست؛ جواد توسلی‌مهر که از ایران‌خودرو به یکی از شرکت‌های زیرمجموعه مگفا آمده بود، به سرعت پله‌های ترقی را طی کرد و چند ماه بعد طی یک خانه‌تکانی مدیریتی در مگفا یکی از کلیدی‌ترین مدیرانش را به ریاست هیات مدیره گسترش انفورماتیک فرستاد؛ احمد شفیعی. شفیعی هم که گویا به عنوان مدیر توسعه و ایجاد طرح‌ها راه توسعه را در تسلط مگفا بر حوزه‌های دور از دسترس پیشین دیده بود مدیرعامل جدیدی را همراه آورد؛ امیرحسین مدنی.

مدنی که پیش از این در خبرگزاری برنا صاحب تجربه بوده است و به عنوان اولین مدیرعامل این خبرگزاری ناکام نقشی کلیدی در پایه‌گذاری آن داشت؛ رفتن او که بی‌تردید محبوب‌ترین مدیر این خبرگزاری در تاریخ حیات کوتاهش بوده است با فاصله‌ای اندک منجر به از هم پاشیدن تیم اولیه خبرنگاران این خبرگزاری طرفدار دولت شد.

 او برخلاف سلف جوانش در هیات مدیره هم صاحب کرسی شده و مشخص است با حمایتی جدی از سوی ترکیب جدید هیات مدیره روی صندلی‌ای نشسته که شاید برای وی چندان هم داغ نباشد. او تاکنون حضور رسانه‌ای محافظه‌کارانه‌ای داشته است و غیر از یک گفت‌گوی کنترل‌شده با روزنامه آسیا از وی خروجی دیگری در دست نیست؛ مردی برآمده از رسانه‌ها که سکوت اختیار کرده است.

 

ابهام در بازار سهام

در روزهای آغازین جریان تسلط مگفا بر گسترش انفورماتیک و هنگامی که هیچ یک از این تغییرات گسترده رخ نداده بود، مرکز گسترش فناوری اطلاعات سهام خردی را از گسترش انفورماتیک خرید که بعدها احمد شفیعی به عنوان نماینده آن در ترکیب هیات مدیره حضور یافت.

این حضور مگفا در ترکیب سهامداران گسترش انفورماتیک هرچند در ابتدا به زیر و زبر شدن ساخت مدیریتی شرکت ختم شد ولی بعدها نشان داد که اتفاقات پیچیده‌تری در راه است.

در اقدامی عجیب تنها در فاصله چند روز مانده به عرضه دومین دوره سهام پس از اولین عرضه ناموفق آن ترکیب مدیریتی جدید معرفی شد تا معدود خریداران بالقوه نیز عرصه را خالی کنند. مطابق گزارش‌های رسمی بورس تعداد سهام مورد عرضه گسترش انفورماتیک ایران 27 میلیون و 440 هزار سهم است که معادل 63-49 درصد از سهام این شرکت را شامل می‌شود و ارزش پایه هر سهم عدد عجیب هزار و632 ریال و ارزش کل آن 44 میلیارد و 782 میلیون و 80 هزار ریال تعیین شده است. موقعیت اقتصادی راکد این شرکت و رقم غیرمنتظره تعیین‌شده برای سهام آن که دو دوره از سوی خریداران فرابورس بازگشت خورده است، نشان می‌دهد خرید آن احتمالا تنها برای رقیبی صرفه اقتصادی دارد که حاضر باشد با به دست‌آوردن یک سهام مدیریتی گسترش انفورماتیک را در گروه شرکت‌های خود اضافه کند. به ویژه که قانون بورس در عرضه سوم این اجازه را به خریدار می‌دهد که بتواند قیمت را با چانه‌زنی بسیار مناسبی خریداری کند؛ پس همه شرایط برای اضافه شدن گسترش انفورماتیک به یک هلدینگ بزرگ‌تر مهیاست.

شاید همه این معادلات پیچیده و داستان‌های طولانی فقط یک نقطه ابهام داشته باشد؛ غلامرضا شافعی به سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران بازگشته است و بازی دیگر به اندازه قبل یک‌طرفه نیست.

منبع:
آدرس کوتاه شده: