07/10/1403  
 
۱۳۹۱/۰۵/۰۸ ۱۰:۰۵
طبقه بندی: اخبار رسانه ها
چچ
برای تصویب قوانین فاوا فرصت نداریم

گفت وگو با محمد سلیمانی وزیر سابق ارتباطات و عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس

برای تصویب قوانین فاوا فرصت نداریم

حمد سلیمانی پس از تحویل کرسی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به دانشگاه برگشت و پس از آن از هرگونه اظهار نظری درباره چهار سال فعالیتش در این وزارتخانه خودداری کرد. او پس از گذشت سه سال این بار با عنوان نماینده مردم تهران وارد مجلس شده و به عضویت کمیسیون صنایع و معادن درآمده است. تنها عضوی که سابقه فعالیت در حوزه ICT را دارد.

و معتقد است وقتی مدیری مسوولیتش را واگذار می‌کند نباید چوب لای چرخ مدیران جدید بگذارد و بنابر همین سلیقه شخصی‌اش از رفتن زیر بار هرگونه مصاحبه‌ای حذر کرد.
بسیاری سلیمانی را که وزیر دولت نهم بود و تیمش در وزارت ارتباطات را مقصر اصلی اعمال محدودیت در واگذاری اینترنت بیش از 128 کیلوبیت می‌دانند. او اکنون برای نخستین بار در مقام دفاع از خود برآمده و هرگونه دخالت در این موضوع را رد می‌کند. دفاعیات او در این باره و نظراتش درباره حضورش در مجلس شورای اسلامی را در ذیل می‌توانید بخوانید.
چه چیزی باعث شد که شما پس از ترک وزارت ارتباطات به دانشگاه برگشتید اما دوباره از دانشگاه به مجلس آمده‌اید؟ چه عاملی شما را متقاعد کرد که پس از تجربه فعالیت در بدنه دولت به پارلمان بروید؟
یک چیز در این تصمیم‌گیری‌ها مشترک بوده است. اینها خواسته من نبوده است.
پس چه چیزی متقاعدتان کرد؟
مثل صحنه‌هایی است که موقع تصادف جور می‌شود و آدم کاری نمی‌تواند بکند. بالاخره مجبور است.
یکبار در مورد پذیرش مسوولیت وزارت تعریف کردید که وقتی آقای احمدی‌ن‍ژاد پیشنهاد وزیر شدن را به شما داد، از تهران خارج شدید که در دسترس نباشید. در مورد نماینده شدنتان هم همین وضع بوده است؟
در مورد سه مسوولیت بزرگم توضیح می‌دهد. سال 71 که من از فرصت مطالعاتی برگشته بودم، رئیس دانشگاه علم و صنعت معاون پژوهشی نداشت و 3-2 ماه گذشت تا من این مسوولیت قبول کردم. در آن زمان هم او یک جای کنجی من را پیدا کرد و حکم معاونت پژوهشی دانشگاه را برای صادر کرد. بعد از آن در شهریور ماه سال 72 وزیر علوم طی یک تماس تلفنی پیشنهاد مسوولیت یکی از معاونت‌های این وزارتخانه را به من داد که تا ماجرا را فهمیدم، به شمال کشور رفتم.
طی دو هفته هرچقدر با من تماس گرفتند، گفتم در استراحتم اما وقتی برگشتم محبور شدم این مسوولیت را قبول کنم و تا سال 76 معاون دانشجویی وزارت علوم بودم. برای وزارت ارتباطات هم تقریبا همین شرایط پیش آمد.
حدس می‌زدم آقای احمدی‌نژاد باتوجه به توانمندی‌های که از من می‌شناخت، سراغ من بیاید. ما نزدیک به 16-15 سال همدیگر را می‌شناختیم. به همین دلیل این بار رفتم جنوب پیش پدر و مادرم تا اینکه تماس گرفتند و گفتند فردا می‌خواهم ببینمت که من گفتم 1200 کیلومتر با هم فاصله داریم. به مدت دو هفته من از این جریان فرار می‌کردم.
برای نماینده شدنتان که دیگر نباید اینگونه باشد. شما قاعدتا باید خودتان ثبت‌نام و اعلام می‌کردید که می‌خواهید نماینده بشوید.
نمایندگی هم دقیقه 90 بود.
چه اتفاقی افتاد که به صرافت افتادید نماینده شوید؟ شما تجربه نماینده دولت را در وزارت ارتباطات داشتید و در دانشگاه هم بخشی از وظایف دانشگاهی را برعهده داشتید. چطور شد به این نتیجه رسیدید که نماینده مردم شوید.
هر کسی با من درباره نمایندگی مجلس مشورت می‌کرد، من می‌گفتم نه!
چرا می‌گفتید نه؟
فکر می‌کردم آدم دانشگاه باشد، شاید بیشتر بتواند موثر، فعال و اثرگذار باشد. البته ذهنیتی هم درباره آن داشتم که الان درست از آب درآمده که خیلی مجلس هم روی نحوه افرادی که انتخاب می‌شوند، نمی‌تواند مانور بدهد و نمی‌شود کار کرد.
یعنی همین تجربه کوتاه‌مدت ‌به شما ثابت کرده که نمی‌توانید زیاد به عنوان نماینده مجلس مثمر ثمر باشید؟
بله، اما دوستان هم از این طرف و آن طرف صحبت می‌کردند و خیلی‌ها سراغ من آمدند. از دانشجویان، از اساتید، از مسوولین و کسانی که توصیه می‌کردند شما در این شرایط وظیفه‌ات است. در آخرین شب یک پیامکی برای من آمد که آن پیامک موجب شد در انتخابات مجلس شرکت کنم.
آن پیامک چه بود؟
ارسال کننده آن را هم نمی‌شناختم اما نوشته بود سلیمان مواظب باش مثل سلیمان و خزائی نشوی.
معنی این پیامک چه بود؟
به این معنی بود که بالاخره تکلیف است. شرایط حاضر شرایطی است که من باید حضور داشته باشم.
شما وزیر آقای احمدی‌نژاد بودید و بعد از آن هم وارد مجلس شدید. در زمان وزارت جزو مدافعان سیاست‌های ایشان بودید، در این دوره‌ای که وارد مجلس شدید، به چه ترتیبی است؟ آیا همچنان از سیاست‌های آقای احمدی‌نژاد دفاع می‌کنید یا فکر می‌کنید یکسری انتقادات به ایشان وارد است؟
من معمولا آدم فردگرایی نیستم که مثلا در مورد یک نفر بگویم کلیتش همان است و همه چیز آن درست است. باید از نقاط قوت حمایت کنیم و نقاط ضعف را هم گوشزد و بیان می‌کنم. من معمولا هر جایی هم که می‌روم، یک صحبتی از حضرت امام در ذهنم است که آن را پذیرفتم و به آن عمل می‌کنم؛ اینکه هر کسی هرجا که هست، کارش را خوب انجام بدهد، کشور درست می‌شود. یکی از مشکلات کشور ما این است که هر کسی توپ را در زمین دیگری می‌اندازد.
شما الان می‌گویید گوشت مرغ چرا گران شده، وزارت صنایع به گردن وزارت کشاورزی و وزارت کشاورزی به گردن وزارت صنایع می‌اندازد و هر دوی آنها به گردن صادرات و واردات می‌اندازند. این سیستم میان افراد هم هست.
اشخاص را هم بررسی کنید خیلی با این موضوع مواجه می‌شوید که توپ را در زمین دیگران می‌اندازند. فرد نمی‌گوید من چه مسوولیتی دارم. من براساس آنچه که انتخاب کرده‌ام، هرجا می‌روم به همان محل خودم می‌پردازم.
یعنی شما اصلا از این شیوه استفاده نکردید؟
اگر درست است باید آن را تقویت کرده و بهبود ببخشیم. اگر خراب است اشکالاتش را رفع کنیم. در وزارت ارتباطات هم من به وزارت ارتباطات چسبیدم که آن را سر و سامان بدهم.
ولی در همان دوران هم هر وقت بحث پهنای باند واینترنت مطرح می‌شد، خیلی سعی می‌کردید این مشکل را غالبا بر گردن شرکت‌های خصوصی بیاندازید. آیا این از همان جنس فرافکنی نیست که در مورد قیمت گوشت مرغ مثال زدید؟
نه، این جمله شما به این صورت اشکال دارد. به این صورت نبوده است. یک بحث این است که فردی میزان پهنای باندی درخواست می‌کند اما بعد می‌آید می‌بیند که آن مقدار نیست. این اشکال از کسانی است که این سرویس را ارایه می‌کنند.
کسی که می‌گوید من یک مگابیت پهنای باند می‌دهم واقعا باید آن یک مگابیت را بدهد. اما اگر آن یک مگابیت پهنای باند را به 100 نفر داد، سهم هر فرد کم می‌شود. این صحبت در ارتباط با کسانی است که سرویس می‌دهند و باید شفاف سرویس خود را عرضه کنند.
نباید کم فروشی نکنند. بعضی شرکت‌های خصوصی مشکلات را گردن شرکت ارتباطات زیرساخت می‌انداختند ولی این موضوع به شرکت زیرساخت ربطی نداشت. سرویس‌دهنده باید براساس هر مقداری که با مشتری قرارداد بسته، به همان میزان هم به آن سرویس بدهد و به آن نیز ثابت کند که آن همان مقدار است.
شما از مغازه هم که خرید می‌کنید، جلوی چشم شما پرتقال را در یک ترازو می‌گذارند و می‌کشند که چقدر است. در بحث مجازی سنجش این معیار سخت است اما مسوولیت آن با کسی است که سرویس را ارایه می‌کند. اگر آنها مشکلی با زیرساخت دارند، مشتری نباید به سراغ زیرساخت برود.
مشتری کاری به زیرساخت ندارد. مشتری پولی را به تامین‌کننده سرویس داده و از فراهم‌کننده اینترنت نیز سرویسی را دریافت می‌کند.
یعنی شما این احتمال را می‌دادید که این مشکی که بوجود می‌آید، ممکن است از سمت شرکت ارتباطات زیرساخت بوجود آمده باشد؟
بله، اگر هم از زیرساخت است، فراهم‌کنندگان اینترنت باید ادعایشان را مطرح و به زیرساخت اثبات کنند. زیرساخت هم همینطور است؛ اگر می‌گوید مطابق قرارداد 2مگابیت پهنای باند به سرویس‌دهنده داده‌ام باید بدون کم فروشی آن را عرضه کند نه اینکه اینجا هم اشکالاتی بوجود بیاید.
این اشکالات نباید دور بخورد. مشتری با فراهم‌کننده اینترنت روبرو است و از آن باید مطالباتش را اخذ کند. فراهم‌کننده هم باید از مخابرات یا زیرساخت مطالبات خود را بگیرد و مسیر سلسله مراتبی باید طی شود. بحث اینطور بود نه اینکه بخواهیم اشکال را در نظر نگیریم.
وقتی شما وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات بودید، موضوع محدودیت واگذاری اینترنت بیش از 128 کیلوبیت به مشترکان خانگی مطرح شد، بعد از رفتن شما از وزارتخانه منتقدان زیادی و حتی وزیر فعلی و قائم مقام ایشان بارها وعده دادند که این محدودیت را رفع خواهند کرد. این مشکل هنوز هم رفع نشده و علاوه بر این همه به نوعی شما را مقصر این موضوع می‌دانند و معتقد هستند شما عامل ایجاد این محدودیت بوده‌اید. آیا اکنون شما در مجلس طرحی برای تغییر این موضوع دارید یا معتقدید همچنان مثل سابق سرعت 56 کیلوبیت کافی است.
نه، در این باره سوء تفاهم شده است. کسانی هم که این را می‌گویند یا اطلاعات کافی ندارند یا مغرضانه عمل می‌کنند. دلیل آن هم این است که بعد از 3 سال بعد از من هم هنوز این درست نشده است. من همان موقع هم اعلام می‌کردم که مشکل پهنای باند خارج از وزارتخانه است و کاری به وزارت ارتباطات ندارد.
یعنی این راهکار در زمان وزارت شما ارایه نشده بود؟ چون خیلی‌ها معتقد بودند در زمان وزارت شما، تیمی از معاونین شما این کار را انجام دادند.
ببینید زیرساخت‌ها وجود دارد و اگر کسی پهنای باند 10 مگابیتی هم بخواهد از نظر فنی مشکلی ندارد. کما اینکه دانشگاه‌ها می‌گرفتند.
مشکلی وجود نداشت. مشکل محدودیت واگذاری اینترنت خانگی بیش از 128 کیلوبیت خارج از وزارت ارتباطات بود و الان هم خارج از وزارت ارتباطات است. مشکل فنی در این باره وجود ندارد.
خودتان موافق این موضوع هستید یا مخالف؟ شما در زمان وزارت‌تان از این طرح خیلی دفاع کردید.
دفاع نکردم.
شما حتی معتقد بودید اینترنت 56 کیلوبیت هم برای دانشجویان کافی است.
بحث من سرانه استفاده از اینترنت بود. من مثال می‌زدم که وقتی یک دانشگاهی 10 هزار دانشجو دارد، باید حداقل 10 هزار ضرب در 50 کیلوبیت پهنای باند را داشته باشد. یک پهنای باند حداقل اینقدری باید داشته باشد که در مجموع 500 مگابیت می‌شود. اما دانشگاه آن زمان 50 مگابیت اینترنت هم نداشت. موضوع ما سرانه بود. این صحبت‌ها را متاسفانه یکی از رسانه‌ها از زبان من چیز دیگری نوشت.
شما معتقدید که وزارتخانه هیچ تاثیری روی این محدودسازی نداشت؟
هیچ کس. نه بنده تاثیر داشتم و نه پیشنهاد ما بوده است. چنین بحثی خارج از وزارت ارتباطات بوده است.
موافق این ایده بودید یا نه؟
اصلا در جریان نبودیم.  حتی از ما نظر و مشاوره نخواستند. در آن زمان هم مصاحبه و گله کردم از کسانی که رفتند و این محدودیت را ایجاد کردند....
شما در روز تودیع‌تان از وزارتخانه این موضوع را مطرح کردید...
مسوولان همه چیز را نمی‌توانند بگویند. اصلا نمی‌شود. بالاخره آدم باید چوبش را بخورد. نمی‌توانم بیان کنم و دلایلی دارد. اما آن گروهی که گزارشی تهیه کردند و رفتند این محدودیت را ایجاد کردند، یک کار غیرعلمی و غیرکارشناسی کردند. حداقل باید وزیر را در جریان قرار می‌دادند.
تیمی که این گزارش را تهیه کردند از وزارتخانه بودند؟
خارج از وزارتخانه بودند اما حداقل باید وزیر در جریان قرار می‌گرفت. حداقل باید نظر کارشناسی وزیر را می‌خواستند. نمی‌گویم وزارتخانه اما نظر حداقل یک فرد در وزرتخانه به عنوان وزیر را هم نخواستند. اما نکردند و گزارشی هم که تهیه شده بود گزارش غیرکارشناسی و غیرعلمی و غیرقابل قبول بود.
بعد از آن خیلی تلاش کردم که تاثیر آن گزارش را کم بکنم و حل کنیم اما ...
از چه طریق‌هایی دنبال حل آن بودید؟
گزارش کارشناسی تهیه می‌کردیم، پاورپورینت تهیه کردیم و اینکه همان کسانی که گزارش تهیه می‌کردند را جمع بکنیم و به آنها توضیح بدهیم اما موفق نشدیم. آنها حاضر نشدند نامه خود را پس بگیرند.
الان به عنوان نماینده مجلس چطور؟ چون معتقدید این یک شیوه غیراستانداردی است، آیا معتقد نیستید که باید یک اتفاقی بیفتد و از جایگاه پارلمان یک راه حل منطقی برای این قضیه بیابید؟
در این موقعیت می‌توانم اما مسوول آن وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است.
اما شما گفتید در زمان خودتان هم وزارتخانه این کار را نکرد.
چرا، تلاشش را کرد اما یک چیز خارج از وزارتخانه بود. تلاش‌ها ناموفق بود اما تلاش کرد. در این سه سال گذشته هم تلاش کردند اما موفق نبودند. به نظرم حضور ما در مجلس هم می‌تواند این تلاش را به موفقیت برساند. شاید بتواند این تلاش را غلیظ تر بکند. اما اینکه آیا جواب مثبت می‌دهد یا نه را نمی‌دانم.
شما از آن موقعی که به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس حضور پیدا کردید در سه مورد اظهار نظر کردید، یکی در مورد رایتل، یکی در مورد کمیسیون‌های مجلس و یکی هم در مورد سیم‌کارت‌های اعتباری. آیا ما در حوزه فناوری اطلاعات سطح مشکلات‌مان در سطح همین سه المان کاربر نهایی است که شما اظهار نظر کردید یا مشکلات عمیق‌تری داریم که شما فرصت نکردید آنها را بررسی بکنید؟
این سه مورد در این حوزه است والا در رابطه با مساله خود مجلس من زیاد صحبت کردم. مقاله نوشتم. چون مجلس مشکلاتی دارد. مشکل اصلی آن زمان است. اسم مجلس شورا است یعنی یک عده باید دور هم بنشینند و جلسه تشکیل بدهند پس کار فردی کنار می‌رود. در مجلس باید حتما با دید جمعی به موضوعات نگاه شود نه فعالیت‌های تکی و فردی. در شورا نمایندگان باید دور هم جمع شوند تا شورا معنی پیدا کند. مجلس سه رکن دارد. یکی جلسه، یکی کمیسیون‌ها و یکی هم کمیته‌ها یا کارگروه‌ها هستند.
اگر یک محاسبه ساده بکنید، مجلس در سال یک ماه و نیم تعطیل است. اگر کسی مخالف آن است باید اسم ماموریت تابستانی روی آن بگذارد اما وقتی گذاشتیم تعطیل یعنی تعطیل است. هر ماه هم یک هفته مجلس تعطیل است. در هر هفته هم شنبه دوشنبه و چهارشنبه بعدازظهر و پنج‌شنبه مجلس تعطیل است که مجموعا یکشنبه، سه شنبه و چهارشنبه مجلس باز است.
یک محاسبه دقیق انجام بدهید مشخص می‌شود که در سال مجلس حداکثر 90 روز از 365 روز فعالیت جمعی دارد که معادل 25 درصد است. نمی‌شود از یک سازمانی که 25 درصد فعالیت جمعی دارد، انتظار زیادی داشت. همانطور که مقام معظم رهبری هم فرمودند مجلس باید زنده باشد. من نظرم این است که زنده بودن همین وقت است.
این فرمایش شما به این معنی است که مردمی که شما را به عنوان نماینده خود در مجلس معرفی کرده‌اند و حتی صنف حوزه ICT نباید توقع بیشتری از شما داشته باشند؟
نه، منظور این نیست. مردم باید این واقعیت را بدانند که در شرایط حاضر مجلس در سال 90 روز بیشتر فعالیت جمعی ندارد.
ما توقع‌مان از شما چه چیزی باید باشد؟
اولین کاری که داریم می‌کنیم، همین است. اگر ما بخواهیم توقعات مردم را تا حدی برآورده بکنیم، با 90 روز فایده‌ای ندارد. به تمام اینها نمی‌رسد. کم می‌آورد. راهکار این است که 90 روز را بکنیم 300 روز.
شما نگفتید که ما باید بعد از چهار سال توقع‌مان از شما چه باشد؟ بعد از چهار سال باید چه چیزی را از شما پیگیری کنیم؟
شما توقع را داشته باشید اما توقع را همراه با محدودیت‌ها ببینید. اگر فعالیت‌های مجلس90 روز باشد، همه مطالبات شما را نمی‌توان پاسخ داد و به نظرم موضوع روشنی است. محدودیت اصلی در مجلس وقت است. هرم را نگاه کنید برعکس است. جلسه علنی 90 روز است اما جلسات کمیسیون‌ها 60 جلسه در سال است.
کمیته‌ها هر هفته یک جلسه دارند و باز این هنوز کمتر می‌شود و تقریبا 30 جلسه در سال کمیته‌ها جلسه دارند. این روند باید حتما عوض شود. اگر عوض نشود چه شما در مجلس باشی یا من یا دیگران، از همه پتانسیل‌ها نمی‌شود استفاده کرد. الان پتانسیل افرادی مثل من در مجلس به کار گرفته نمی‌شود مگر اینکه به صورت فردی کار شود.
در حد فردی هم کارهایی که بتوانم انجام می‌دهم و در همین حد هم باید توقع داشت و توقع بیشتر نباید داشت مگر اینکه این هرم عوض شود.
خودتان به عنوان یک فرد هدف‌تان بعد از 4 سال چیست؟
فرد محدود است. اینکه بنشینیم و با سازمان‌های مختلف حرف بزنیم و اشکالات را رفع کنیم. اینکه من بخواهم در حوزه ارتباطات 50 تا طرح ببرم در کمیسیونی که فقط 60 جلسه دارد، آیا زمان این اجازه را می‌دهد؟ من پیشنهادم این بود که کمیته‌ها هر روز یا 5 جلسه در هفته داشته باشند، کمیسیون‌ها هم 4 جلسه داشته باشند.
جلسه علنی را کمتر هم می‌توانند بکنند. آن موقع اگر کارگروه ارتباطات بتواند سالی 300 جلسه بگذارد، تمام مسایل این حوزه که با آن درگیر است، در سال بررسی می‌شود.
خب با آن طرح اصلاح کمیته‌ها و کمیسیون‌ها فعلا زمانی صرف تغییرات اینچنینی می‌شود.
هنوز تغییراتی صورت نگرفته است.
اما تشکیل جلسه هم ندادید.
هنوز کمیته‌ها تشکیل نشده‌اند. الان مدتی  است که از مجلس می‌گذرد اما کمیته اصلا تشکیل جلسه نداده است. 25 درصد از پتانسیل مجلس استفاده می‌شود. در این چهار سال می‌توانیم با اصلاح ساختار مجلس راندمان کارمان را بالا ببریم.
درباره محدودیت واگذاری اینترنت بیش از  128 کیلوبیت به مشترکان خانگی توضیح دادید که پیشنهاددهنده و تصمیم‌گیرنده نبودید اما در مورد اتفاق دیگری که در زمان وزارت شما افتاد و شما الان به عنوان نماینده مجلس نظرهای متفاوتی درباره آن داده‌اید، بحث اپراتور سوم تفلن همراه است. این اپراتور عملا در اواخر دولت شما موجودیت پیدا کرد و اتفاق جدی هم برای آن افتاد. از انصراف پارتنر خارجی تا زمانی که این اپراتور شکل گرفت. این ایراداتی که شما در کسوت نمایندگی به اپراتور سوم مطرح می‌کنید را می‌توانستید همان ابتدای صدور پروانه مطرح کنید و خود شما اقدام عملی درباره آن بکنید تا بعد از سه سال با چنین مشکلاتی مواجه نشود.
برگزاری مزایده اعطای پروانه اپراتور سوم تلفن همراه کاملا به موقع انجام شد. چون ایرانسل از سالی که فعالیت خود را شروع کرده بود، زمانی مشخص شده بود که تا آن زمان اپراتوری نمی‌توانست وارد بازی شود. مزایده کاملا انجام شد، برنده مشخص شد.
در حین اینکه برنده مزایده اپراتور سوم مشخص شد، رئیس مجلس، آن کشور را تهدید کرد که ما تعجب کردیم. مزایده نزدیک دو برابر و نیم مبلغ اپراتور دوم به فروش رفت.
یک عدد قابل توحهی برای کشور بود. یا باید بگوییم ایرانسل را ارزان دادند یا باید می‌گفتیم اپراتور سوم را گران دادیم.
اگر ایرانسل معقول داده شده، پس اپراتور سوم را با یک قیمت خیلی خوب فروختیم که مزایده آن بین‌المللی هم برگزار شد و برنده آن مشخص شد. مشکلی هم نداشت و پای کار داشتند جلو می‌رفتند که یک مرتبه رئیس یک قوه‌ای می‌آید و تهدید می‌کند و آن کشور هم عقب‌نشینی کرد.
مشابه این اتفاق برای اپراتور دوم هم افتاد. ترکسل کنار گذاشته شد.
آن هم درست است اما بعدش مدیریت شد.
به هر حال تشابه‌هایی وجود داشت.
ولی در سال آخر وزارت ما بود.
آن هم در سال آخر وزارت آقای معتمدی بود.
آن زودتر بود.
اما تغییر مدیریتی که اتفاق افتاد به اوایل دولت شما رسید.
نه، آن زودتر بود. جایگزینی‌اش هم در دولت قبلی انجام گرفت و جایگزینی توسط ما انجام نشد.
شاید بخاطر اینکه شما زمان زیادی را برای تصمیم‌گیری نهایی برای تعیین تکلیف این اپراتور از دست دادید.
مزایده دقیقا در زمان خودش برگزار شد، اگر همان موقع هم اجرا می‌شد، مشکلی نداشت، برنده آن پای کار هم آمد که کارش را انجام بدهد. مشکلی نداشت. در حین اینکه قرارداد داشت بسته می‌شد، این اتفاق از طرف مجلس افتاد. آن اپراتور خارجی که شریک خارجی تامین تله‌کام بود، عقب‌نشینی کرد. این یک عامل بزرگ بود.
پس ماجرای اختلافات مدیریتی بین تامین تله‌کامی‌ها و اتصالات چه بود؟
آنها هم هست.
اما شما تصمیم گرفتید بدون حضور خارجی‌ها این اپراتور به یک شرکت ایرانی داده شود.
این اتفاق افتاد و شریک خارجی گفت من نیستم. ولی برای آنها جایگزین دیگری هم به عنوان خارجی نبود.
نفرات بعدی مزایده چطور؟
با این قیمت‌ها حاضر نبودند. فرصتی هم به شریک داخلی داده شد که برود جایگزین پیدا کند. رفت و با چند نفر هم صحبت کرد و آنها هم جلو آمدند و صحبت‌هایی هم شد ولی در آخر به توافق نرسیدند.
چرا؟
عمدتا مباحث مالی است. شریک‌‌ها معمولا روی مسایل مالی و مدیریتی بحث می‌کنند.
به هر حال نتوانستند شریک خارجی را همراه خودشان بیاورند. در نتیجه این در سال 87 تا شهریور 88 من 7-6 ماه که بیشتر وقت نداشتم. همه این فعالیت‌ها را هم کردیم و رسید به حدی که شریک خارجی نتوانستند پیدا کنند.
بعد رها شد و من هم از وازرت ارتباطات و فناوری اطلاعات جدا شدم. آنها هم به دلیل مزایده بین‌المللی که برگزار کرده بودند، نمی‌توانستند آن را به کس دیگری بدهند، چون برنده داشت. می‌توانستند به نفر دوم مزایده با قیمت اولی بدهند ولی نمی‌توانستند به دومی با قیمتی که در مزایده شرکت کرده، بدهند. که نفر دوم مزایده هم حاضر نشد. با آنها صحبت هم کردیم که اگر با قیمت اولی حاضرند به سراغ‌شان برویم اما نفر دوم مزایده قیمت را قبول نکرد.
راهکارش این بود که همان اولی شریک خارجی‌اش را عوض بکند. این می‌شد اما این کار را هم نتوانست بکند و این کار شکل نگرفت. کار به دولت دهم کشیده شد که تصمیم بر این شد که به همان برنده اول بدون شریک خارجی داده شود.
به نظرتان این تصمیم درستی بود؟
شاید اگر تلاش بیشتری می‌کردند، باز می‌توانستند شریک خارجی پیدا کنند.
چرا مزایده لغو نشد تا مجددا برگزار شود؟
نمی‌توانستیم، چون باید دولت خسارت هنگفتی را به برنده اول می‌داد. فکر می‌کنم مبلغ آن هم 50-40 میلیون دلار بود. یک چنین منبع و پولی در دولت و در قانون بودجه پیش‌بینی نشده بود.
ولی اتصالات هم بدون پرداخت هزینه مالی از اینجا رفت. ضمانتنامه آن ضبط نشد و رفت.
به آنجا نرسید. آن هم اشتباه دیگری بود که کردند. در همان 7-6 ماه اول که من وزیر بودم و مزایده برگزار شده بود، طبق قوانین خودمان و بین‌المللی نمی‌توانستیم به راحتی مزایده را لغو کنیم و مزایده جدیدی برگزار کنیم. باید زمان می‌گذشت. بعد از آن درباره آن تصمیم‌گیری شد و سال 89 پروانه آن به اپراتور فعلی واگذار شد.
آیا این درست است که مشلاتی که برای این اپراتور بوجود آمده ناشی از عدم هماهنگی و عدم مدیریتی است که شما به آن اشاره کردید و از همان زمان تاسیس این مشکلات در آن وجود داشت؟
من نمی‌دانم مساله چیست اما چند چیز مختلف را مرور کردم. آنها سال 89 پروانه را گرفتند و شروع به کار کردند. اگر بگویند سرمایه نداریم پس چرا شرکت کردند، این خلاف است.
شواهد هم نشان می‌دهد که سازمان‌هایی مانند تامین اجتماعی مشکل سرمایه ندارند. شرکت‌های قدرتمندی هستند که توانایی سرمایه‌ای‌شان بالا است.
اگر بگویند مشکل تکنولوژی است که نسل چهارم در دنیا راه افتاده و نسل سوم دیگر چیزی نیست که مشکل تکنولوژی داشته باشند.
اگر هم داشتند باید سراغ دانشگاه می‌رفتند و مشاوره فنی و تکنولوژی می‌گرفتند که در این باره هم ردپایی از آنها در دانشگاه‌ها پیدا نمی‌کنیم.
اگر بگویند تحریم است که بهانه است. تحریم در این حوزه چیزی نبوده است. تنها چیزی که می‌ماند، مدیریت و خودشان هستند. اگر غیر از این است باید شفاف با مردم صحبت کنند. پهن کردن هزار BTS در شهر تهران یک کار 5-4 ماهه است. باید می‌توانستند در سال اول کلان شهرها را تحت پوشش قرار می‌دادند.
اما اینها هیچ کدام انجام نشده است. اقدامی که شما می‌خواهید برای این تاخیر جدی انجام بدهید، چیست؟ شما معتقدید که پروانه را به لحاظ قانونی و تکنولوژی دیر شروع نکردید، اما واقعیت این است که الان 3 سال گذشته و در دنیا از نسل چهارم تلفن همراه و عرضه باند پهن روی تلفن همراه صحبت می‌شود. برای اینکه جلوی این خسارت را بگیرید، مجلس چه کاری می‌خواهد انجام بدهد؟ آیا مجلس قصد تحقیق و تفحص در این باره را دارد؟
تحقیق و تفحص به مجلسی که 90 روز فعال است، نمی‌رسد.
اما به هرحال تحقیق و تفحص‌های زیادی بوده که در همین زمان انجام شده و به نتیجه هم رسیده‌اند.
خیلی مسایل اولویت‌دار دیگری وجود دارد.
یعنی به نظر شما اپراتور سوم در کشور اولویت ندارد؟
در این 90 روز کاری در اولویت قرار نمی‌گیرد.
راهکار عملی آن چیست؟
در حد تعامل است تا مشکلات آنها را پیگیری کنیم و فعال‌تر شوند و توسعه شبکه از آنها مطالبه شود.
پس با این اوصاف در این 90 روز فکر می‌کنید می‌شود موضوعات حقوقی و قانونی آی‌تی را پیگری کرد. چون در این حوزه زیرساخت‌های حقوقی و قانوی زیادی نیاز داریم. الان هم بحث فقدان قوانین در حوزه آی‌تی مطرح است و دولت موضوع بررسی قوانین فاوا را در دستور کار قرار داده است. خودتان برای تصویب قوانین جدید برنامه‌ای دارید؟
کار مجلس قانونگذاری است. اما قانونی که کارشناسی نشده، تصویب شود ممکن است اثرات آن بدتر از بی‌قانونی باشد. الان در مجلسی که می‌خواهد قانونی در زمینه فاوا تصویب کند، آیا مجلس نباید 50 جلسه راجع به آن وقت بگذارد؟
پس با این تفسیر شما عملا در مجلس نمی‌شود کاری کرد.
نه، اگر ساختار آن را درست نکنند، نمی‌شود. کمااینکه تا به حال هم نشده است. ما باید جلوتر از زمان باشیم. تکنولوژی فاوا متعلق به چه زمانی است؟ ما باید قوانین فاوا را 20 سال پیش می‌نوشتیم.
نه اینکه آدم‌ها و مجلس و وزارت ارتباطات نخواسته‌اند، واقعا می‌خواهند اما فرصت نشده است. الان هم اگر همینطوری جلو برود، مطمئنم این قانون در مجلس نهم هم تصویب نمی‌شود.
در زمان وزارت شما شرکت مخابرات ایران به عنوان بزرگترین هلدینگ مخابراتی ایران به بیرون از وزارت ارتباطات فرستاده شد. الان شورای عالی فضای مجازی با دستور مقام معظم رهبری تشکیل شده و مرکز ملی فضای مجازی هم تشکیل شد. باتوجه به اتفاقاتی که افتاده و اینکه یکبار هم بحث ادغام کردن وزارتخانه‌ها مطرح شد، بسیاری چشم‌انداز این وزارتخانه را در دولت آینده و مجلس پیش رو، چشم‌انداز ادغام می‌بینند. خیلی از وظایف و شرایطی که به این وزارتخانه وارد بوده، به نهادهای دیگر ارجاع شده است. ضمن اینکه شما خودتان هم یک زمانی به صراحت درباره فناوری اطلاعات و ارتباطات گفته بودید که فناوری اطلاعات و ارتباطات جزو وظایف وزارتخانه به لحاظ قانونی نیست. الان ظاهرا شفاف‌سازی صورت گرفته و نهادهای مختلف متولی شده‌اند. فکر می‌کنید آینده وزارت ارتباطات چه باشد؟ آیا در مسیر ادغام یا حذف قرار دارد؟
صحبت شما دو سه تا اصلاح نیاز دارد چون وقتی فرض غلط باشد، نتیجه‌گیری هم غلط می‌شود. در بحث تولی‌گری، در آموزش عالی، وزارت علوم متولی است ولی در فناوری اطلاعات زمانی که ما بودیم این موضوع را قبول نداشتند.
در یک جلسه هم گفتم اگر در بحث فناوری اطلاعات و ارتباطات وزارت ارتباطات متولی است، ابلاغ شود. ما هم با کمال میل قبول می‌کنیم. متولی بودن یعنی شما بروی در اداره گمرک و بگویی چرا سیستم‌تان را بر پایه فناوری اطلاعات نگذاشته‌اید. مشکل‌تان چیست؟ متولی فقط می‌تواند این کار را بکند. الان هنوز هم اینطور است که هر کسی هر کاری بخواهد می‌کند. اگر وزارت ارتباطات بگوید چرا کمرگ این کار را کرده یا چرا این کار را نمی‌کند یا راه را اشتباه رفته، به آن می‌گویند تو چکاره‌ای و متولی بودن آن را قبول ندارند.
ظاهرا الان شورای عالی فضای مجازی به عنوان متولی این حوزه است.
در سیاست الان که به همه مسوولان کشور برمی‌گردد، بحث ادغام‌ها است. اینکه می‌‌گویم قانون غلط بدتر از بی‌قانونی است، به این دلیل است که مجلس یک زمانی همینطوری تصویب می‌کند و 21وزارتخانه باید به 17 وزارتخانه تقلیل یابند.
نمی‌گوید هم چه وزارتخانه‌ای و چگونه کاهش یابند. به همین دلیل وزارتخانه‌های مختلفی با هم ادغام می‌شوند. ادغام در کشور ما یعنی انحلال. تجربه آن را هم داریم و اکنون هم خودش را نشان می‌دهد. جهاد سازندگی و وزارت کشاورزی با هم ادغام شدند ولی جهادسازندگی از بین رفت و منحل شد.
باتوجه به شرایطی که برای وزارت ارتباطات بوجود آمده،‌ چه آینده‌ای برای آن متصور هستید؟
وزارت ارتباطات یک وزارتخانه بدون مساله است. در خصوصی‌سازی و اجرای اصل 44 به بهترین نحو عمل کرده است. نمی‌گویم اشکال روی آن نیست اما در مقایسه با وزارتخانه‌های راه، مسکن و نفت نسبی به آن نگاه می‌کنیم. این وزارتخانه برای مدیریت، نظارت، حمایت و سیاستگذاری چابک شده است.
اما خیلی‌ها معتقدند این وظایفی که شما برمی‌شمارید وظیفه‌ای است که باید رگولاتور آن انجام دهد.
به هرحال متعلق به وزارت ارتباطات است و پاسخگو به مجلس است. مستقیم وزیر باید پاسخگو باشد. از نظر اهمیت هم این وزارتخانه نسبت به وزارتخانه‌های دیگر خیلی متفاوت است. اگر ساختمان‌سازی یا جاده‌سازی یکی دو سال عقب بیفتد، دنیا زیر و رو نمی‌شود اما در فناوری اطلاعات هر روزی که عقب می‌افتید، خسارت است.
اما شما درمورد اپراتور سوم گفتید اولویت نیست.
اولویت مجلس نیست. از نظر مجلس اپراتور سوم واگذار شده و باید فشار بیاورند تا کارش را اجرا کند. اما اگر وزارت ارتباطات در هر وزارتخانه‌ای ادغام شود، یعنی انحلال و رکود. یعنی اگر هر جایی هست به انداره 100 پله پاین می‌آید.
گردش مالی وزارت راه چند صد میلیارد تومان است و وزارت ارتباطات در کنار آن گم می‌شود و در حد اداره با آن برخورد می‌شود و توجهی به آن نخواهد شد. آن وقت همه توی سر هم می‌زنند که از قافله علم و پیشرفت و فناوری بازماندیم.
پس با آمدن شورای عالی فضای مجازی چه خواهد شد؟
شورای عالی فضای مجازی مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی است. وزارت علوم وجود دارد و شورای عالی انقلاب فرهنگی هم وجود دارد. حتی یک مزیت‌هایی دارد. روسای دانشگاه‌ها را شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب می‌کند.
اما در شورای عالی انقلاب فرهنگی مرکزی به نام مرکز ملی انقلاب فرهنگی وجود ندارد، چون اگر بود دیگر وزارت ارشاد مفهومی نداشت.
چرا، آن را هم دارند. چند مرکز وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود دارد. سازمان سمت دارند.
بخش انتشاراتش است.
خب دانشگاه مگر چیست؟ همین کتاب و انتشارات است دیگر. مرکز نشر دانشگاهی هم جدا است. از سوی دیگر، وزارت علوم هم وجود دارد اما روسای دانشگاه‌ها را شورای عالی انقلاب فرهنگی تعیین می‌کند.
وزیر پیشنهاد می‌دهد و آنها باید انتخاب کنند. شورای عالی فضای مجازی هم می‌تواند همینگونه باشد، سیاستگذار و قانونگذار است. این شورا قانونش مطابق با قانون مجلس است. البته اگر شورای عالی فضای مجازی هم به کار خود بپردازد و وارد اجرا نشود.
شورای عالی انقلاب فرهنگی هم اول ستاد انقلاب فرهنگی بود. آن ستاد کار اجرایی را شروع کرد و سرفصل‌های درسی نوشت و کاری که دانشگاه‌ها می‌خواستند انجام بدهند را انجام داد و موفق نبود و کشور را عقب انداخت. خدمات آن را نمی‌خواهم در نظر نگیرم اما اگر نگاه کنید با آن ستاد انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها تعطیل شد و خیلی خسارت دیدیم.
اما وقتی شورای عالی انقلاب فرهنگی کنونی شد که قانون نویس شد. مساله آن حل شد. الان شورای عالی فضای مجازی باید خودش را پایین نیاورد و در جایگاهی خود را نگه دارد که مصوبات آن قانون باشد.
اگر این باشد، آن وقت موضوع محدودیت واگذاری اینترنت بیش از 128 کیلوبیت را هم باید راحت حل کند. وظیفه آن است. موضوع پهنای باند را باید از آن بخواهید که حل کند. شورای عالی انقلاب فرهنگی پروسه‌ای را طی کرد تا بالغ شد و این شورا نباید دیگر آن پروسه را طی بکند.
باید بلافاصله خود را با تجربیات گذشته به بلوغ برساند و خود را در کنار مجلس قرار دهد تا مصوبات آن برابر با مصوبات مجلس شود. در این صورت کارآمد و رهگشا خواهد بود. این شورا باید سیاست‌های کلان فناوری اطلاعات و فضای مجازی را تصویب کند و قوانین آن برای همه قابل اجرا باشد. اگر در این جایگاه قرار بگیرد به هیچ وجه با وزارت ارتباطات تقابل نخواهد داشت.
خودتان چقدر تغییر و تحول در وضعیت وزارت ارتباطات را محتمل می‌دانید؟
نمی‌دانم اصلاحی که من به کار می‌برم درست است یا نه ولی گفتند خرس تخم می‌گذارد یا بچه می‌زاید، گفتند از این دم بریده هرچه بگویی برمی‌آید. این سیستمی که من در مجلس می‌بینم که نشستیم پشت میزمان اما یکدفعه یک طرح دو فوریتی می‌آید که هیچ ذهنیتی نسبت به آن نداریم و باید هم رای بدهیم، با این اوصاف نمی‌دانم. هرچیزی می‌تواند اتفاق بیفتد. باید تلاش کرد تا کارشناسی شود.
شما گفتید نگذارید وزارت ارتباطات منحل شود اما باتوجه به وضعیتی که وزارت ارتباطات دارد و هر نهادی به جای آن تصمیم می‌گیرد، اصلا نیازی به حضور آن هست؟
در این موقعیت باید مقایسه‌ای عمل کنید. کشور فرانسه از نظر وسعت یک چهارم و از نظر جمعیت تقریبا مشابه ما است اما 34 وزارتخانه دارد اما ما وزارتخانه‌ها را به 17 وزارتخانه کاهش دادیم. چرا اینطوری همه چیز را می‌پیچانیم. دو حالت وجود دارد که یا وزارت ارتباطات به همین شکل وجود داشته باشد یا زیر چتر یک وزارتخانه دیگر قرار بگیرد.
در این صورت ببینید فناوری اطلاعات چقدر خسارت خواهد دید. نماینده‌ای در دولت نخواهد داشت. مجلس الان در این حوزه هر مشکلی پیدا کند، وزیر را صدا می‌کند اما اگر در زیرمجموعه وزارت راه و مسکن قرار بگیرد، مطالبه اول مسکن است بعد راه است و ته آن به اینترنت می‌رسد. هیچ کس از وزیر راه و مسکن و ارتباطات درباره اینترنت سوال نخواهد کرد.
منبع:
آدرس کوتاه شده: